×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

عشق هميشه گفتن نيست، گاه نگاه است و سكوت

embed src=http:flash-clocks.comfree-flash-clocks-blog-topicsfree-flash-clock-183.swf width=200 height=200 wmode=transparent type=applicationx-shockwave-flashembed

شرط استخدام

شرط استخدام

يک شرکت بزرگ قصد استخدام يک نفر را داشت. بدين منظور آزموني برگزار کرد که يک پرسش داشت.
پرسش اين بود:
شما در يک شب طوفاني در حال رانندگي هستيد. از جلوي يک ايستگاه اتوبوس مي‌گذريد. سه نفر داخل ايستگاه منتظر اتوبوس هستند،
 يک پيرزن که در حال مرگ است.
 يک پزشک که قبلاً جان شما را نجات داده است.
 يک خانم يا آقا که در روياهايتان خيال ازدواج با او را داريد.
 شما مي‌توانيد تنها يکي از اين سه نفر را سوار کنيد. کدام را انتخاب خواهيد کرد؟ دليل خود را شرح دهيد.
پيش از اينکه ادامه حکايت را بخوانيد شما نيز کمي فکر کنيد!
قاعدتاً اين آزمون نمي‌تواند نوعي تست شخصيت باشد زيرا هر پاسخي دليل خودش را دارد:
پيرزن در حال مرگ است، شما بايد ابتدا او را نجات دهيد. هر چند او خيلي پير است و به هر حال خواهد مرد.
شما بايد پزشک را سوار کنيد، زيرا قبلاً جان شما را نجات داده است و اين فرصتي است که مي توانيد جبران کنيد. اما شايد هم بتوانيد بعداً جبران کنيد.
شما بايد شخص مورد علاقه تان را سوار کنيد، زيرا اگر اين فرصت را از دست دهيد ممکن است هرگز قادر نباشيد مثل او را پيدا کنيد.
از دويست نفري که در اين آزمون شرکت کردند، شخصي که استخدام شد دليلي براي پاسخ خود نداد. او نوشته بود: سوئيچ ماشين را به پزشک مي‌دهم تا پيرزن را به بيمارستان برساند و خودم به همراه همسر روياهايم منتظر اتوبوس مي‌مانيم.

یکشنبه 15 آبان 1390 - 1:18:19 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

http://avayeshab.gegli.com

ارسال پيام

سه شنبه 17 آبان 1390   5:00:30 AM

درود

چقدر زیبا بود

موفق باشید